هوش مصنوعی در محیط کار دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه بهعنوان نیروی محرک اصلی تحول سازمانی شناخته میشود. گزارش Apec نشان میدهد که بیش از ۳۵٪ مدیران حداقل یکبار در هفته از ابزارهای مولد هوش مصنوعی مانند ChatGPT، Copilot و Gemini بهره میبرند و در شرکتهای بزرگ این آمار به ۷۶٪ میرسد. در حالی که ۷۲٪ مدیران تمایل شدید به فراگیری مهارتهای مرتبط با هوش مصنوعی دارند، تنها ۲۴٪ از آنها تاکنون آموزش دیدهاند؛ این شکاف آموزشی میتواند نقطهعطفی برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای عملیاتی باشد.
با ورود نسل جوان به کادر مدیریتی و کارمندان، سرعت تطبیق با فناوریهای نوین تشدید شده و چشمانداز جدیدی را پیش روی سازمانها قرار داده است. در این مقاله از، نگاهی دقیق خواهیم داشت به میزان نفوذ AI در شرکتهای بزرگ و کوچک، نگرش مدیران نسبت به فرصتها و تهدیدهای پیش رو، و استراتژیهای مؤثر برای بهرهگیری حداکثری از این فناوری در جهت ارتقای کارایی و نوآوری. اگر میخواهید بدانید چگونه هوش مصنوعی میتواند مسیر کسبوکار شما را متحول کند و در عین حال چالشهای احتمالی آن را بشناسید، تا پایان با هامیا ژورنال همراه باشید.
فهرست مطالب
مطالعه اخیر Apec همچنین حکایت از آن دارد که شرکتها به نحو فزایندهای به مزایا و کارایی هوش مصنوعی اذعان دارند؛ این امر در ۷۶ درصد از شرکتهای بزرگ (که نسبت به سال گذشته ۱۴ واحد درصد افزایش نشان میدهد) و همچنین در شرکتهای کوچک و متوسط (PME) مشهود است.
بر اساس یافتههای مطالعهای که Apec در روزهای اخیر منتشر نمود، بیش از یکسوم مدیران اذعان داشتهاند که دستکم هفتهای یکبار از ابزارهای هوش مصنوعی مولد (GAI) در چارچوب فعالیتهای شغلی خود بهره میجویند.
نتایج نظرسنجی انجمن اشتغال مدیران بیانگر آن است که ۳۵ درصد از مدیران به طور منظم از ابزارهایی نظیر ChatGPT، Copilot یا Gemini استفاده میکنند؛ در این میان، ۱۲ درصد اظهار داشتهاند که تقریباً به صورت روزانه یا هر روز از این ابزارها بهره میبرند و ۲۳ درصد نیز دستکم هفتهای یکبار از آنها استفاده مینمایند.
۱۴ درصد دیگر از مدیران نیز خاطرنشان ساختهاند که حداقل ماهانه یکبار از هوش مصنوعی استفاده میکنند، در حالی که ۱۳ درصد کمتر از یکبار در ماه و ۳۸ درصد هرگز از این فناوری بهره نمیگیرند.
در میان کاربران منظم هوش مصنوعی، افراد زیر ۳۵ سال با ۴۲ درصد در صدر قرار دارند و پس از آنها، گروه سنی ۳۵ تا ۵۴ سال با ۳۵ درصد و افراد ۵۵ سال و بالاتر با ۲۶ درصد جای میگیرند. همچنین، مدیران در قیاس با سایر کارکنان، استفاده بیشتری از این فناوری دارند (۴۲ درصد در برابر ۳۰ درصد).
نقش برجسته نسل جوان: افراد زیر ۳۵ سال، پیشگامان استفاده از هوش مصنوعی
در اکثر موارد (۵۶ درصد)، بهرهگیری از هوش مصنوعی با اطلاع و بدون کتمان از کارفرما صورت میپذیرد. مدیرانی که به طور منظم از این فناوری استفاده میکنند، دلایل اصلی آن را افزایش بهرهوری و کارایی، ارتقای کیفیت عملکرد شغلی خویش، و یا دستیابی به ایدههای نوین عنوان مینمایند.
این مطالعه همچنین آشکار میسازد که شرکتها به نحو فزایندهای به سودمندی و کارآمدی هوش مصنوعی اذعان یافتهاند: این امر برای ۷۶ درصد از شرکتهای بزرگ (با ۱۴ واحد درصد افزایش طی یک سال)، ۵۵ درصد از شرکتهای کوچک و متوسط (با ۱۱ واحد درصد افزایش) و ۴۹ درصد از شرکتهای بسیار کوچک (با ۷ واحد درصد افزایش) صدق میکند. این شرکتها بهطور فزایندهای استفاده از هوش مصنوعی را پذیرفته و آن را ترویج و تشویق مینمایند.
با وجود این، تنها یکچهارم مدیران (۲۴ درصد) تاکنون از آموزشهای مرتبط با هوش مصنوعی بهرهمند شدهاند، حال آنکه ۷۲ درصد ایشان متقاضی و خواهان دریافت چنین آموزشهایی هستند.
دیدگاه مدیران نسبت به تأثیر هوش مصنوعی بر آینده شغلیشان نیز متفاوت است: ۳۷ درصد آن را یک فرصت مغتنم، ۲۲ درصد یک تهدید بالقوه، و ۳۶ درصد ترکیبی از هر دو میدانند. شایان ذکر است که دو سال پیش، تنها ۲۲ درصد هوش مصنوعی را فرصت و ۳۰ درصد آن را تهدیدی برای جایگاه شغلی خود تلقی میکردند.
این پیمایش در ماه مارس، به شیوه آنلاین و بر روی نمونهای معرف متشکل از ۲۰۰۰ مدیر شاغل در بخش خصوصی، و همچنین از طریق مصاحبه تلفنی با نمونهای شامل ۱۰۰۲ شرکت که حداقل یک مدیر را به استخدام خود درآوردهاند، به انجام رسیده است.
سخن پایانی
در این مقاله روشن شد که هوش مصنوعی در محیط کار بهواسطه ابزارهایی نظیر ChatGPT، Copilot و Gemini بهسرعت در حال گسترش است؛ بهطوریکه ۳۵٪ مدیران حداقل یکبار در هفته از هوش مصنوعی استفاده میکنند و این رقم در شرکتهای بزرگ به ۷۶٪ میرسد. با وجودی که ۷۲٪ مدیران بهدنبال آموزش هوش مصنوعی هستند، تنها ۲۴٪ از آنها تاکنون دسترسی به دورههای تخصصی یافتهاند؛ این شکاف نشاندهندهی ضرورت سرمایهگذاری هرچه بیشتر بر روی مهارتهای دیجیتال شرکتی و ایجاد زیرساختهای آموزشی مناسب است. افزون بر این، دیدگاه غالب مدیران درباره هوش مصنوعی، ترکیبی از فرصتهای بیسابقه برای افزایش بهرهوری و چالشهای احتمالی امنیتی و اخلاقی است که میطلبد استراتژیهای منسجم و مبتنی بر تحلیل داده برای راهبری تحول دیجیتال تدوین شود.
در نهایت، بهرهگیری بهینه از هوش مصنوعی در محیط کار مستلزم توجه ویژه به نیازهای آموزشی کارکنان، همکاری نزدیک میان واحدهای فناوری و منابع انسانی و برنامهریزی استراتژیک مدیریتی است. شرکتها، چه سازمانهای بزرگ و چه کسبوکارهای کوچک و متوسط (SME)، باید با شناسایی زمینههای عملیاتی قابل خودکارسازی، فرصتهای نوآوری را شناسایی و در عین حال ریسکهای احتمالی اعم از امنیت داده و تغییرات فرهنگی را بهدرستی مدیریت کنند. تنها در این صورت است که میتوان به دستاوردهای پایدارِ افزایش بهرهوری و رضایت نیروی کار امید داشت و از رکود ناشی از غفلت از این جریان فناورانه جلوگیری نمود.
سوالات متداول
هوش مصنوعی با تحلیل دادهها، خودکارسازی وظایف تکراری و ارائه بینشهای دقیق، به بهبود تصمیمگیری، افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها کمک میکند. این فناوری به سازمانها امکان میدهد تا فرآیندهای کاری را بهینهسازی کرده و در بازار رقابتی پیشرو باشند.
ابزارهایی مانند ChatGPT، Copilot و Gemini از پرکاربردترین ابزارهای هوش مصنوعی در محیطهای کاری هستند. این ابزارها در زمینههایی مانند تولید محتوا، برنامهنویسی، تحلیل داده و پشتیبانی مشتری مورد استفاده قرار میگیرند.
هوش مصنوعی با خودکارسازی وظایف تکراری، ارائه پیشنهادات هوشمند و تسهیل دسترسی به اطلاعات، زمان صرفشده برای انجام کارها را کاهش داده و به کارکنان امکان میدهد بر فعالیتهای استراتژیکتر تمرکز کنند.
در حالی که هوش مصنوعی برخی وظایف را خودکار میکند، اما بیشتر بهعنوان ابزاری برای افزایش کارایی و پشتیبانی از کارکنان عمل میکند. با آموزش و تطبیق مناسب، میتوان از این فناوری برای ارتقاء مهارتها و ایجاد فرصتهای شغلی جدید بهره برد.
برگزاری دورههای آموزشی داخلی، استفاده از منابع آنلاین و تشویق به یادگیری مستمر از جمله اقداماتی هستند که به کارکنان کمک میکنند تا با فناوریهای هوش مصنوعی آشنا شده و از آنها بهرهبرداری مؤثر داشته باشند.
هوش مصنوعی میتواند در فرآیندهای منابع انسانی مانند جذب و استخدام، ارزیابی عملکرد، آموزش و توسعه کارکنان نقش مؤثری ایفا کند. با تحلیل دادهها و ارائه بینشهای دقیق، تصمیمگیری در این حوزهها بهبود مییابد.
چالشهایی مانند مقاومت در برابر تغییر، نیاز به آموزش کارکنان، مسائل مربوط به حریم خصوصی دادهها و هزینههای پیادهسازی از جمله موانعی هستند که سازمانها در مسیر استفاده از هوش مصنوعی ممکن است با آنها مواجه شوند.
در صورت پیادهسازی مناسب و با در نظر گرفتن جنبههای انسانی، هوش مصنوعی میتواند فرهنگ سازمانی را تقویت کند. با کاهش بار کاری و افزایش رضایت شغلی، کارکنان میتوانند بر فعالیتهای خلاقانهتر و ارزشآفرین تمرکز کنند.
اگر محتوای ما برایتان جذاب بود و چیزی از آن آموختید، لطفاً لحظهای وقت بگذارید و این چند خط را بخوانید:
ما گروهی کوچک و مستقل از دوستداران علم و فناوری هستیم که تنها با حمایتهای شما میتوانیم به راه خود ادامه دهیم. اگر محتوای ما را مفید یافتید و مایلید از ما حمایت کنید، سادهترین و مستقیمترین راه، کمک مالی از طریق لینک دونیت در پایین صفحه است.
اما اگر به هر دلیلی امکان حمایت مالی ندارید، همراهی شما به شکلهای دیگر هم برای ما ارزشمند است. با معرفی ما به دوستانتان، لایک، کامنت یا هر نوع تعامل دیگر، میتوانید در این مسیر کنار ما باشید و یاریمان کنید. ❤️