ارز دیجیتالتکنولوژیفلسفه تکنولوژی

لطفا بیت کوین و بلاکچین را با هم اشتباه نگیرید!

به کرات مشاهده می‌شود که مفاهیم فناوری بلاکچین و ارز دیجیتال بیت کوین به جای آنکه به عنوان دو مفهوم مجزا مورد بررسی قرار گیرند، به طور اشتباه به عنوان یک مفهوم واحد تلقی می‌شوند. با وجود حجم گسترده محتوای تولید شده در حوزه ارزهای دیجیتال، به ویژه بیت کوین، مرز میان فناوری زیربناییِ “بلاکچین” و خود دارایی دیجیتالِ “بیت کوین” اغلب مبهم باقی می‌ماند. به عنوان نمونه، در بسیاری از معرفی‌های مقدماتی درباره بیت کوین، به طور همزمان به واحد پولی دیجیتال بیت کوین و شبکه توزیع‌شده‌ای که مسئول تأیید تراکنش‌ها است (بلاکچین) اشاره می‌شود.

در تعاریف متعددی که از بیت کوین ارائه می‌شود، این ارز دیجیتال هم به عنوان یک شبکه پرداخت غیرمتمرکز و هم به عنوان یک واسطه مبادلاتی دیجیتال که عملکردی مشابه پول نقد در فضای آنلاین دارد، توصیف می‌گردد. این همپوشانی ظاهری در تعاریف، تا حدودی قابل توجیه است. چراکه در مقاله سفید اصلی بیت کوین، که توسط خالق ناشناس آن یعنی ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) منتشر شده، بیت کوین به عنوان یک ارز دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاکچین معرفی گردید. به همین دلیل، بسیاری از علاقه‌مندان به حوزه ارزهای دیجیتال، به طور غریزی این دو مفهوم را به عنوان دو روی یک سکه تلقی می‌نمایند.

این همپوشانی مفهومی، به ویژه در مباحث مرتبط با ارزش‌گذاری بیت کوین، موجب بروز سردرگمی‌های قابل توجهی می‌گردد. هنگامی که بیت کوین و بلاکچین به جای دو موجودیت مجزا، به عنوان یک کل واحد در نظر گرفته می‌شوند، مقایسات نادرستی میان ارزش ذاتی بیت کوین و ارزش شرکت‌های پرداخت الکترونیکی نظیر مسترکارت (Mastercard) و ویزا (VISA) صورت می‌پذیرد. در حالی که ارزش بیت کوین عمدتاً متأثر از باور روزافزون جامعه نسبت به ارزش ذاتی فناوری بلاکچین است.

بیت کوین را نمی‌توان به طور مستقیم با شرکت‌هایی مانند ویزا مقایسه نمود. مقایسه منطقی‌تر، مقایسه بیت کوین با خود فناوری بلاکچین است. به نظر می‌رسد که وارن بافت (Warren Buffet) و جیمی دیمون (Jamie Dimon) نیز به همین نکته اشاره داشته‌اند. آن‌ها ضمن ابراز تردید نسبت به ارزهای دیجیتالی همچون بیت کوین، بر ارزش ذاتی فناوری بلاکچین تاکید نموده‌اند. این بدبینی نسبت به بیت کوین، ریشه در اشتباه گرفتن ماهیت این ارز دیجیتال با فناوری زیربنایی آن دارد. این اشتباه مکرر، موجب ایجاد سردرگمی و سوءتفاهمات فراوانی در مباحث مرتبط با ارزهای دیجیتال می‌گردد. لذا، برای دستیابی به درک دقیق‌تر از این حوزه، ضروری است که در هر بحث به طور مجزا به بررسی مفاهیم بیت کوین و بلاکچین پرداخته شود.

چنانچه بخواهیم به بررسی قابلیت جایگزینی ارز دیجیتال بیت کوین به جای دلار به عنوان وسیله مبادله جهانی بپردازیم، بایستی ویژگی‌های ذاتی بیت کوین به عنوان یک ارز دیجیتال را مورد تحلیل قرار دهیم و از تمرکز بر فناوری بلاکچین به عنوان ابزار انتقال مالکیت اجتناب نماییم. پرسش اساسی آن است که آیا بیت کوین واجد ویژگی‌های ضروری یک ارز پایدار، از جمله ثبات ارزش، می‌باشد؟ فناوری بلاکچین، به عنوان یک دفتر کل توزیع‌شده و یک شبکه همتا به همتا (P2P)، قابلیت ثبت و انتقال مالکیت طیف گسترده‌ای از دارایی‌ها، از جمله فلزات گران‌بهایی همچون طلا و نقره را دارا است. با این حال، دلایل قانع‌کننده‌ای مبنی بر برتری بیت کوین نسبت به این دارایی‌های فیزیکی به عنوان یک استاندارد پایدار ارزش، تاکنون ارائه نشده است.

اگرچه فناوری بلاکچین پتانسیل تحول‌آفرینی در صنایع مختلف را دارا بوده و به عنوان ابزاری کارآمد برای ثبت و انتقال مالکیت دارایی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما ارزهای دیجیتال نظیر بیت کوین دارای ماهیت و ویژگی‌های متمایزی می‌باشند. ارزش بیت کوین به طور مستقیم به میزان انرژی مصرف شده در فرآیند استخراج آن و محدودیت عرضه آن وابسته است. شایان ذکر است که امکان ذخیره بیت کوین به صورت فیزیکی، به عنوان مثال بر روی یک حافظه فلش، وجود دارد و برای انتقال آن لزوماً نیازی به زیرساخت بلاکچین نیست. این امر نشان‌گر آن است که ارزش ذاتی بیت کوین به طور کامل به فناوری بلاکچین وابسته نبوده و عوامل دیگری نیز در تعیین ارزش آن نقش ایفا می‌نمایند.

بلاکچین از کجا آغاز شد و به کجا می‌رود؟ تاریخچه جامع بلاکچین

در حالی که دفتر کل توزیع شده (بلاکچین) ماهیت غیرمتمرکزی دارد و مالک مشخصی ندارد، مفهوم مالکیت در خصوص بیت کوین به وضوح قابل تعریف است. آنچه در اینجا به دنبال برجسته‌سازی آن هستیم، در هم تنیدگی عمیق و اغلب نامحسوس مفاهیم بیت کوین و بلاکچین است. به عبارت دیگر، این دو مفهوم به قدری با هم عجین شده‌اند که تفکیک آن‌ها برای بسیاری دشوار به نظر می‌رسد. بیت کوین، برخلاف مفاهیمی همچون رایانه یا آب، در واقع مجموعه‌ای از امضاهای دیجیتال منحصر به فرد است. این امضاها از طریق محاسبات پیچیده‌ای که در بستر بلاکچین انجام می‌شود، بین مالکان مختلف مبادله می‌شوند. هر یک از این امضاهای دیجیتال، به عنوان یک دارایی منحصر به فرد با ارزش دلاری متغیر، قابل‌ملاحظه است. تصویری که عموماً از بیت کوین ارائه می‌شود، شباهت زیادی به یک سکه طلا دارد که حرف “B” بر روی آن حک شده است. شایان ذکر است که برای انتقال مالکیت بیت کوین، الزاماً نیازی به استفاده از زیرساخت بلاکچین نیست. به عنوان مثال، می‌توان کلیدهای خصوصی مربوط به بیت کوین‌ها را بر روی یک فلش مموری ذخیره کرده و آن را به صورت فیزیکی به فرد دیگری منتقل نمود. این روش، ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین روش برای انتقال مالکیت بیت کوین است. با این حال، همان‌طور که تجربه تلخ صرافی بیت کوین Mt. Gox نشان داده است، این روش با چالش‌هایی همچون خطر سرقت فیزیکی همراه است.

تصویر عمومی که از بیتکوین ارائه می‌شود

مسئله حفاظت و نگهداری از دارایی‌ها، چه به صورت فیزیکی مانند طلا و چه به صورت دیجیتال مانند بیت کوین، همواره چالشی جدی بوده است. این چالش، فارغ از ماهیت دارایی، به ذات آن گره خورده است.

کارآفرینان حوزه فناوری، با بهره‌گیری از پتانسیل بلاکچین، تلاش می‌کنند تا فرآیند انتقال مالکیت دارایی‌های باارزشی همچون نقره و طلا را به صورت امن و کارآمد به انجام برسانند. به عنوان نمونه، می‌توان به پلتفرم کوانتریک (Quintric) اشاره نمود.

لازم به ذکر است که نگارنده هیچ‌گونه منفعتی از این پلتفرم ندارد.

در انتها پرسش اساسی آن است که کدامیک از دارایی‌های یاد شده، یعنی طلا یا ارزهای دیجیتال نظیر بیت کوین، به عنوان ذخیره پایدار ارزش (پول سالم) مناسب‌تر هستند. پاسخ به این پرسش، ارتباطی مستقیم با بستر فناوری مورد استفاده برای مبادله این دارایی‌ها ندارد. به عبارت دیگر، ماهیت یک دارایی به عنوان پول سالم، به فناوری زیربنایی آن وابسته نیست. لذا، برای درک عمیق‌تر ماهیت پول سالم، ضروری است که از تفکیک‌ناپذیر دانستن فناوری و خود دارایی پرهیز کنیم.

و البته که در پایان از همراهی شما با هامیا ژورنال بسیار سپاسگزاریم.

امتیاز دهید!
1 / 5

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا