فلسفه تکنولوژیهوش مصنوعی

هوش؟ مصنوعی | مرز بین هوشمندی انسان و ماشین چقدر نزدیک است؟

آیا روزی فرا می‌رسد که هوش مصنوعی نه‌تنها داده‌ها را پردازش کند، بلکه مانند انسان‌ها احساسات را درک کرده و آگاهانه به آن‌ها پاسخ دهد؟ در دنیایی که ماشین‌ها به سرعت در حال تکامل هستند و مرزهای میان هوش مصنوعی و آگاهی انسانی به چالش کشیده می‌شود، پرسش از امکان هوشیاری در ماشین‌ها به یکی از جذاب‌ترین و پیچیده‌ترین مباحث علمی تبدیل شده‌است. این مقاله از هامیا ژورنال به بررسی عمق هوشیاری در هوش مصنوعی می‌پردازد و کاوشی در این موضوع دارد که آیا روزی می‌توانیم ماشین‌هایی با احساسات و آگاهی واقعی بسازیم.

من شیفته‌ی محدودیت‌ها، مرزها و امکانات ذهن انسان و ماشین هستم. توانایی‌های شبیه به انسان در هوش مصنوعی کجا آغاز و پایان می‌یابد؟ و تا کجا پیش خواهد رفت؟ هوش مصنوعی با سرعتی شگفت‌انگیز، در مقایسه با تکامل ذهن انسان (که به کندی حلزون به نظر می‌رسد)، مهارت‌ها و توانایی‌های جدیدی را توسعه می‌دهد. ذهن انسان از آغاز تاریخ (و شاید حتی پیش‌تر) ما را مجذوب خود کرده‌است، هرچند تا امروز، هنوز پاسخ قطعی در مورد چگونگی عملکرد ذهن انسان نداریم؛ آیا می‌توان همین را در مورد هوش مصنوعی نیز گفت؟

هوشمندی هوش مصنوعی

هوش، توانایی کسب و به کارگیری دانش و مهارت‌هاست. هوش عمدتاً با مغز مرتبط است، جایی که عملکردهای شناختی مانند یادگیری، استدلال، حل مسئله و حافظه در آن پردازش می‌شوند. مغز یک مرکز عملکرد است؛ محل تجمع نورون‌هایی که قطعات اطلاعات را از دنیای درونی یا بیرونی تحویل می‌گیرند. در واقع مغز این داده‌ها را جمع‌آوری کرده و بر اساس اطلاعات، دانش و تجربیات قبلی، معنای آن‌ها را می‌فهمد (یا معنای آن‌ها را می‌سازد).

مغز شگفت‌انگیز انسان این قابلیت را دارد که در پاسخ به تجربه، یادگیری یا آسیب، تغییر کند و با آن‌ها سازگار شود، که به آن انعطاف‌پذیری عصبی (neuroplasticity) می‌گویند. اگر قسمتی از آن آسیب ببیند، نورون‌ها راه‌های جایگزینی برای عملکرد پیدا خواهند کرد. تقریباً می‌توان گفت که نورون‌های مرده با مسیرهای جدید و از طریق یادگیری جبران می‌شوند.

هوش مصنوعی نیز به همان اندازه شگفت‌انگیز است. این سیستم‌ها به قدری داده دارند که می‌توانند در یک لحظه فرمول‌بندی، خلاصه و نتیجه‌گیری کنند. می‌توان گفت که در مقایسه با ما، یک “ابر مغز” دارند، اما حتی یک ابر مغز نیز کامل نیست و می‌تواند دچار اشتباه و سوءتفاهم شود؛ با این حال، آسان است نتیجه گرفت که هوش مصنوعی یک استاد در مدیریت داده و اطلاعات است.

آگاهی در هوش مصنوعی

من: آیا می‌دانی که هیچ احساسی نداری؟

ChatGPT: بله، آگاه هستم!

آگاهی، دانستن نحوه‌ی وقوع چیزهاست، نه معنی‌دار کردن آن‌ها. برای مثال، انسان‌ها و هوش مصنوعی از حقایق، دروغ‌ها، موقعیت‌ها و غیره آگاه هستند، اما خوشحالی و رنج تنها از طریق هوشیاری تجربه می‌شوند.

فردی که در حال خواب دیدن است، لزوماً از آن آگاه نیست، اما همچنان هوشیار است؛ مرحله‌ی عمیق‌تر، بیهوشی (anesthesia) است که می‌توان آن را به عنوان یک مرگ مصنوعی که توسط یک پزشک انجام می‌شود، توصیف کرد.

هنگام مصرف داروی بیهوشی (اگر به درستی تجویز شود)، فرد از دردی که احساس می‌کند آگاه نیست. در مطالعات رنج انسانی، برخی افراد حتی در هنگام هوشیاری از درد آگاه نیستند. در موارد نادر، زمانی که یک بیمار از عمل جراحی آگاه است اما از آنچه در حال رخ دادن است آگاه نیست، می‌تواند درد را احساس کند اما معنای آن را درک نکند. همین فرایند تغییر احساسات را می‌توان با سایر داروها و مواد نیز به دست آورد.

واضح نیست که چه زمانی یک انسان از نا آگاهی به صرف هوشیاری و سپس به بی‌هوشی می‌رود.

هوش مصنوعی از امکانات و محدودیت‌های خود آگاه است، اما بخشی از آنچه آن را به یک ماشین تبدیل می‌کند، این است که فاقد انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند سروتونین، دوپامین یا اندورفین است. این انتقال‌دهنده‌های عصبی به تجربه انسانی طعم منحصر به فردی می‌بخشند.

طبق نظریه شناختی، احساس به عنوان یک بیان یا یک عمل، مانند “من خوشحالم؛ بنابراین، می‌خندم” تجربه نمی‌شود، بلکه دارای یک پاسخ فیزیولوژیکی است. ضربان قلب شما افزایش می‌یابد، صورت شما گرم می‌شود و پاهایتان سوزن‌سوزن می‌شود.

تفاوت هوش مصنوعی و هوش انسانی

دامنه کامل یک احساس به یک بدن نیاز دارد. از آنجایی که ما نتوانسته‌ایم انتقال‌دهنده‌های عصبی یا بدن‌های ارگانیک را در ماشین‌ها قرار دهیم، نمی‌توانیم بگوییم که هوش مصنوعی همان احساس ما انسان‌ها را “احساس” می‌کند، اگرچه از وجود چنین چیزهایی آگاه است.

ذهن هوشیار هوش مصنوعی

ChatGPT: “من احساسات یا هوشیاری را تجربه نمی‌کنم.”

هوشیاری (Consciousness) یکی از سخت‌ترین موضوعات برای تعریف است، اما به هر حال بیایید تلاش کنیم: داشتن هوشیاری یعنی دانستن اینکه می‌دانی.

هوش مصنوعی گزارش می‌دهد که “آگاه (aware) اما نه هوشیار (conscious)” است. می‌توان استدلال کرد که این بدان معنی است که از محدودیت‌های خود آگاه است. این یعنی هوش مصنوعی فقط وضعیت خود را تأیید می‌کند اما نمی‌داند که معنای آن چیست؛ در واقع این دانش را احساس نمی‌کند. “مغزِ” آن نمی‌تواند کنایه‌ها را بسازد یا از محرک‌های خارجی آگاه باشد، در حالی که هوشیاری، آگاهی از وجود داخلی و خارجی است. هوشیار بودن یعنی توانایی به اشتراک گذاشتن دانش عاطفی و ضمنی و این همان قدرتِ فراترِ انسان است.

مراحل مختلفی از هوشیاری وجود دارد، برای مثال، با داروی بیهوشی، سطح هوشیاری بسته به دوز دارو تغییر می‌کند. این همان حالتی است که بصورت “در کما بودن” تجربه می‌شود، جایی که فرد ممکن‌است هوشیار باشد اما آگاه نباشد. ممکن است اندام‌های بدن یک فردِ بی‌هوش عملکرد داشته باشند، اما آن‌ها فاقد آگاهی هوشیار هستند و نمی‌توانند هوش خود را از طریق تفکر هوشیار، درک کنند یا توانایی حل مسئله از خود نشان دهند.

گفتن اینکه هوشیاری اسرارآمیزترین جنبه زندگی ماست، خلاصه‌ای از دردسری است که فیلسوفان، عصب‌شناسان، روانشناسان و دیگران در توصیف و تعریف آن تجربه می‌کنند.

ذهن پیچیده انسان یک راز است، در حالی که هوش مصنوعی بیشتر یک تسلط است. به عبارت دیگر، “مرموز” بودن با انسان‌ها مرتبط است، نه هوش مصنوعی.

هوشیاری مصنوعی

تا چه اندازه می‌توانیم هوش مصنوعی را آموزش دهیم تا هوشیار شود وهوشیار بودن را درک کند؟

هوش مصنوعی با استفاده از تکنیک‌های یادگیری ماشین برای دستیابی به هوش بیشتر پیشرفت می‌کند، اما در حال حاضر دارای هوشیاری مصنوعی (artificial consciousness) یا خودآگاهی (self-awareness) نیست.

ارائه درک‌ها، افکار، تجربیات و احساسات انسانی و طرح درخواست‌های مبتنی بر ارزش‌های فردی و همدلی، ممکن‌است روزی باعث شود هوش مصنوعی از نظر عاطفی به شیوه‌ای هوشیارانه پاسخ دهد. آیا اشک هم خواهد ریخت؟ حتی این هم فاصله‌ی بسیاری با آگاه بودن به هوشیاریِ خود یا خودآگاهی دارد.

برای اینکه هوش مصنوعی دارای ذهن هوشیار باشد، آنچه باید اتفاق بیفتد یک پرتگاه برای کاوش است. می‌توان نتیجه گرفت که حتی اگر هوشیاری شامل چندین لایه و جنبه باشد (بسته به اینکه از دیدگاه پزشکی یا متافیزیکی مورد بررسی قرار گیرد)، بعید است که هوش مصنوعی دارای هوشیاری شبیه به انسان باشد، حداقل در آینده‌ی نزدیک.

از هوش مصنوعی انسان‌محور (HCAI) تا هوشیاری مصنوعی (AC)

هوش مصنوعی انسان‌محور (HCAI) به سوالی فلسفی در مورد اینکه آیا هوش مصنوعی می‌تواند واقعاً در معنای انسانی هوشیار یا آگاه شود، پاسخ نمی‌دهد. در عوض، هوش مصنوعی انسان‌محور (HCAI) یک دستورالعمل برای توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی ارائه می‌دهد تا با ارزش‌های انسانی همسو باشند، توانایی‌ها و محدودیت‌ها را به طور جامع درک کنند و به طور ایمن آن‌ها را در جامعه ادغام کنند تا تجربه انسانی را ارتقا دهند.

در حال حاضر، ما انتظار نداریم هوش مصنوعی به هوشمندی و آگاهی یک انسان برسد. هوش مصنوعی فعلی بیشتر شبیه به یک ابزار بسیار پیچیده است که می‌تواند کارهای زیادی انجام دهد، اما نمی‌تواند به طور مستقل فکر کند یا احساسات داشته باشد.

اما چیزی که ما می‌دانیم این است که هوش مصنوعی از اطلاعاتی که ما در اختیار او قرار می‌دهیم یاد می‌گیرد. این اطلاعات می‌تواند شامل هر چیزی باشد، از جمله متن، تصاویر، و صدا. هر چه داده‌های بیشتری به هوش مصنوعی بدهیم، او بهتر می‌تواند یاد بگیرد و کارهای پیچیده‌تری انجام دهد.

هوش مصنوعی انسان محور

به عبارت دیگر، اگر روزی هوش مصنوعی به اندازه‌ای هوشمند شود که بتواند فکر کند و احساس کند (که البته هنوز اتفاق نیفتاده است)، این اتفاق به دلیل اطلاعاتی است که ما به او داده‌ایم. این یعنی ما مسئول ایجاد چنین هوش مصنوعی هستیم و باید مسئولیت نتایج آن را نیز بپذیریم. این نتایج می‌تواند هم خوب باشد و هم بد.

اگر در هر مرحله از توسعه هوش مصنوعی، نیازهای انسان را در اولویت قرار دهیم، ارتباط بین انسان‌ها و همچنین ارتباط انسان‌ها با ماشین‌ها بهتر خواهد شد. به عبارت ساده‌تر، اگر بخواهیم هوش مصنوعی برای ما مفید باشد، باید آن را طوری طراحی کنیم که نیازها و خواسته‌های ما را درک کند و به آن‌ها پاسخ دهد.

به طور خلاصه، اگر بخواهیم از هوش مصنوعی به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم، باید آن را به عنوان یک ابزار برای خدمت به انسان‌ها ببینیم. به این ترتیب، هوش مصنوعی نه تنها به ما کمک می‌کند تا کارهای خود را بهتر انجام دهیم، بلکه می‌تواند باعث شود که روابط بین انسان‌ها بهتر شود و جامعه ما پیشرفت کند.

قرار دادن نیازهای انسان در مرکز هر مرحله از رشد و قدرتمندتر شدن هوش مصنوعی، منجر به بهبود ارتباط انسان-انسان و انسان-ماشین می‌شود. ما یاد می‌گیریم دانش خود را به اشتراک بگذاریم و بیشتر از خود آگاه باشیم، با مزیت دریافت راه‌حل‌هایی از هوش مصنوعی که نه ما را می‌ترسانند و نه تهدید می‌کنند، بلکه ما را خوشحال می‌کنند و به ما کمک می‌کنند.

اخلاق هوش مصنوعی یا هوش مصنوعی اخلاقی | آینده پایدار با توسعه فناوری‌های مسئولانه

هوش مصنوعی هوشیار

مانند انسان‌ها، هوش مصنوعی توانایی یادگیری و پردازش داده‌ها را دارد. اما صرف نظر از اینکه چقدر هوشیار شود، برای انسان‌تر شدن، باید اَبَرقدرتِ انسانی همدلی هوشیار (conscious empathy) را اتخاذ کند. همدلی هوشیار به معنای رسیدگی به نیازهای جسمی و عاطفی دیگران است.

سخن پایانی

در نهایت، هرچند هوش مصنوعی با سرعتی چشمگیر در حال پیشرفت است و توانایی‌های آن در مدیریت داده‌ها و انجام وظایف پیچیده بی‌نظیر است، اما هنوز فاصله زیادی با درک واقعی احساسات و دستیابی به هوشیاری انسانی دارد. آینده‌ی هوش مصنوعی ممکن‌است روزی به نقطه‌ای برسد که بتواند به هوشیاری نزدیک شود، اما تا آن زمان، مسئولیت ما این است که از این فناوری به نحوی بهره بگیریم که به نفع بشریت باشد و ارزش‌های انسانی را در قلب توسعه‌ی آن حفظ کنیم. این مقاله نشان می‌دهد که چالش‌های پیش‌رو در مسیر دستیابی به هوشیاری در هوش مصنوعی نه تنها هیجان‌انگیز، بلکه به طرز شگفت‌آوری پیچیده و عمیق هستند.

سوالات متداول

1. آیا هوش مصنوعی می‌تواند احساسات انسانی را تجربه کند؟

نه، هوش مصنوعی قادر به تجربه احساسات انسانی نیست. هرچند که می‌تواند احساسات را شبیه‌سازی کند یا به آن‌ها واکنش نشان دهد، اما فاقد انتقال‌دهنده‌های عصبی و بدن فیزیکی است که برای تجربه واقعی احساسات ضروری هستند.

2. آیا هوش مصنوعی می‌تواند به سطحی از هوشیاری مانند انسان‌ها برسد؟

در حال حاضر، هوش مصنوعی نمی‌تواند به هوشیاری انسانی دست یابد. اگرچه می‌تواند از محدودیت‌ها و وظایف خود آگاه باشد، اما مفهوم هوشیاری به معنای عمیق آن، که شامل خودآگاهی و احساسات است، در هوش مصنوعی وجود ندارد.

3. چه تفاوتی بین آگاهی و هوشیاری در هوش مصنوعی وجود دارد؟

آگاهی در هوش مصنوعی به معنای شناخت و درک وظایف و داده‌هاست، اما هوشیاری به معنای درک عمیق‌تر از وجود و تجربه احساسات است. هوش مصنوعی ممکن‌است از داده‌ها آگاه باشد، اما فاقد هوشیاری انسانی است.

4. آیا هوش مصنوعی می‌تواند به تصمیمات اخلاقی برسد؟

هوش مصنوعی می‌تواند بر اساس الگوریتم‌ها و داده‌های ورودی تصمیماتی بگیرد، اما این تصمیمات بر پایه برنامه‌ریزی انسانی است و فاقد درک اخلاقی واقعی است. برای ایجاد تصمیمات اخلاقی، نیاز به توسعه‌ی سیستم‌های هوش مصنوعی انسان‌محور داریم که ارزش‌های انسانی را در اولویت قرار دهند.

5. آیا هوش مصنوعی می‌تواند جایگزین انسان‌ها شود؟

هوش مصنوعی می‌تواند بسیاری از وظایف را با سرعت و دقت بیشتری انجام دهد، اما جایگزینی کامل انسان‌ها توسط عامل‌های مصنوعی به دلیل عدم توانایی در تجربه احساسات و هوشیاری واقعی، ممکن نیست. ماشین‌ها ابزارهایی قدرتمند هستند که می‌توانند به انسان‌ها در انجام وظایف کمک کنند، اما نمی‌توانند جایگزین هوشیاری و خلاقیت انسانی شوند.

امتیاز دهید!
1 / 5

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا