در دنیای امروز که هوش مصنوعی به سرعت در حال تغییر و تحول در اقتصاد جهانی است، سوال مهمی مطرح میشود: آیا سوسیالیسم میتواند در این اقتصاد نوین کارایی داشته باشد؟ پاسخ این سوال نه تنها بر مبنای تحلیلهای اقتصادی بلکه بر اساس تجربیات عملی نیز داده میشود. در این مقاله، به بررسی این موضوع میپردازیم که چرا حتی در اقتصادی که توسط هوش مصنوعی هدایت میشود، سوسیالیسم نمیتواند کارآمد باشد. با هامیا ژورنال همراه باشید تا دلایل علمی و عملی این موضوع را کشف کنید و به درک عمیقتری از تعامل بین هوش مصنوعی و ایدههای سوسیالیستی برسید.
فهرست مطالب
مفهوم بازار
در جوامع بشری، تمایل به دستیابی به کالاها و خدمات با بالاترین کیفیت و نازلترین قیمت وجود دارد. از سوی دیگر، فروشندگان همواره در پی کسب بیشترین سود از طریق فروش کمترین میزان کالا هستند. رقابت میان فروشندگان برای جذب مشتری امری طبیعی است، اما ایدهآل هر فروشنده، تسلط انحصاری بر بازار است. علاوه بر این، تمایل ذاتی مصرفکنندگان، دستیابی به حداکثر منفعت برای خود و حداقل آن برای سایر مصرفکنندگان میباشد.
این یک بازنمایی از رفتار بازار طبیعی است و ممکناست برای کسانی که از دریچه سوسیالیسم به بازار نگاه میکنند آشفتهکننده به نظر برسد.
نقش هوش مصنوعی در اقتصاد
با توجه به مباحث اخیر پیرامون مهار هوش مصنوعی (AI) و محدود کردن کاربردهای آن، به نظر میرسد که ایده اجتماعی کردن محصولات و خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی، نوعی تکبر و خودبزرگبینی است.
با این حال، علیرغم تمام جنجالهایی که در مورد محدودیتها، قیود و مقررات سختگیرانهتر هوش مصنوعی (AI) از سوی نخبگان بالادست مطرح میشود، اقتصاد هدایتشده توسط هوش مصنوعی قابل اجتماعی شدن توسط یک نهاد واحد نیست. همگی ما در فعالیتهای روزانه خود، از کار و تفریح گرفته تا مشاغل جانبی (در صورت داشتن)، از هوش مصنوعی استفاده میکنیم. در پرتو درخشش و زرق و برق فناوری، به ویژه هوش مصنوعی، نکتهای که اغلب مورد غفلت قرار میگیرد این است: محصولات و خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی، شرکتها را قادر میسازند تا به تقاضاها پاسخ دهند، از کارآفرینان در خلق ارزش حمایت کنند و فرآیندهای تبادلی را که همگی ما روزانه در آن مشارکت میکنیم، بهبود بخشند.
درک انقلاب هوش مصنوعی | واقعیت یا توهم؟
هوش مصنوعی و رقابت بازار: مقابله با انحصار
زک دِوگُو (Zack Dugow)، نویسندهی مقاله “چگونه در برابر انحصارات قدرتمند که کسبوکار شما را کنترل میکنند، از خود دفاع کنید” در مجلهی فوربس (Forbes)، نکتهی مهمی را مطرح کردهاست، اما آن را به نتیجهی منطقیاش سوق ندادهاست.
اگر وابستگی شدیدی به یکی از این انحصارات [نرمافزارهای هدایتشده توسط هوش مصنوعی یا ابزارهای شبکههای اجتماعی/صفحات وب] دارید، باید بتوانید کسبوکار خود را به سرعت دگرگون کنید و از قبل، یک طرح پشتیبان در دسترس داشته باشید. امکان روی آوردن به کدام ارائهدهندگان خدمات جایگزین را دارید؟
زک دِوگُو (Zack Dugow) در مجلهی فوربس (Forbes)
آیا فناوری هوش مصنوعی و استارتاپهای هوش مصنوعی باید رفتارهای انحصارطلبانه بین شرکتها و مصرفکنندگان را از بین ببرند و بازار را از تصور غیرواقعی اجتماعی شدن فناوری هوش مصنوعی رها کنند؟ هر چیزی قیمتی و هزینهای دارد، به همین دلیل است که سوسیالیسم مدتی پیش رد شدهاست.
با این حال، وضعیت هوش مصنوعی (AI) چگونهاست؟ آیا امکان اجتماعی کردن آن در بازار وجود دارد؟ برخی از امور را میتوان اجتماعی کرد، اما هوش مصنوعی به طور کلی قابل تملک و اداره توسط یک نهاد واحد یا محدودسازی گسترده از دسترسی عموم نیست. در نهایت مالکیتی بر منابع تولیدی لازم است تا خدماتی ارائه شود و سختافزار و نرمافزار مربوط به آنها ارتقاء یابند و نگهداری شوند.
تهدید واقعی هوش مصنوعی | نزاع حقیقت و دروغ
اقتصاد هوش مصنوعی: مزایا و معایب
به نظر میرسد گشودن بازار برای هوش مصنوعی (AI) اقدامی منطقی باشد، با این حال، آیا نخبگان قصد دارند خدمات و محصولات هوش مصنوعی را اجتماعی کنند، این صنعت را محدود سازند و حق انتخاب خریداران را از بین ببرند؟ هنگامی که قیمتها، ورودیها و خروجیها محاسبه میشوند، اجتماعی کردن خدمات، محصولات و صنایع هوش مصنوعی، پیشنهادی غیرعملی به نظر میرسد. خوشبختانه، استارتآپهای خدمات هوش مصنوعی به طور فزایندهای در دسترس خریداران قرار میگیرند. تکرار میکنم که مردم در بخش قابل توجهی از فعالیتهای روزانه خود از خدمات و محصولاتی استفاده میکنند که از هوش مصنوعی بهره میگیرند. استارتآپهای هوش مصنوعی در حال ظهور هستند و علیرغم دیدگاههای سوسیالیستی که در رسانهها نفوذ کرده و خواستار مقررات بیشتر و سرکوب رقابت آزاد است، به صدای بازار گوش میدهند. با وجود این، سوسیالیسم حتی در اقتصادی که تحت هدایت هوش مصنوعی اداره میشود، همچنان کارآمد نخواهد بود.
اگر علاقه دارید در مورد اقتصاد در عصر هوش مصنوعی بیشتر مطالعه کنید، میتوانیدمقالهی “انقلاب هوش مصنوعی | اقتصاد ورژن ۲.۰” را بخوانید.
نقش استارتآپها در شکلگیری بازار آزاد هوش مصنوعی
تاکنون هیچ شرکتی امتیاز مالکیت انحصاری محصولات و خدمات هوش مصنوعی را به دست نیاوردهاست. فعلاً چنین اتفاقی نیفتادهاست! طبق گزارش ایویک (eWeek)، در حال حاضر تنها در ایالات متحده، بیش از سیزده هزار (و در حال افزایش) استارتآپ خصوصی در حوزه خدمات و محصولات هوش مصنوعی وجود دارد. آیا محصولات و خدمات هوش مصنوعی به صورت غیرمتمرکز باقی خواهند ماند؟ هوش مصنوعی ابزاری برای تسهیل مبادلات بین مشتریان و شرکتها است. ظهور فناوریهای هوش مصنوعی به دلیل رویکرد مبتکرانهای که به یک محصول یا خدمات مصرفی ارائه میدهد، میتواند مانع رفتار انحصارطلبانه در یک بازار آزاد شود؛ چرا که هر شرکتی میتواند در مواجهه با غولهای این صنعت، شایستگی خود را اثبات نماید. برخلاف باور عموم، شرکتهایی که از هوش مصنوعی برای ارتقای رضایت مشتری و افزایش بهرهوری استفاده میکنند، با ایجاد گزینههای بیشتر برای خریداران در بازار، درِهای کسبوکار را به روی افراد عادی باز میکنند. این امر همچنین به مشتریان امکان میدهد تا از ویژگیها و مزایای فراوان محصولاتی بهرهمند شوند که ارزش افزوده قابل توجهی به زندگی روزمره آنها میبخشند. درک این نکته برای برخی ضروری است. به عبارت دیگر، کسانی که خواهان تمرکز خدمات و محصولات هوش مصنوعی در اختیار یک فروشنده و افزایش موانع ورود به این صنعت هستند، آشکارا بیان میکنند که منافع بیشتری برای خود میخواهند و سهم کمتری را برای شما (و من) در نظر گرفتهاند.
بنابراین، هیچ شرکتی نباید امتیاز انحصاریِ تنها تأمینکنندهی خدمات هوش مصنوعی را داشته باشد. بسیاری از صنایع کار خود را با ساختار غیرمتمرکز آغاز کردهاند و اکنون به عنوان تأمینکنندگان ممتاز شناخته میشوند. سؤال: چه کسی قیمت خدمات، بستهها و مدلهای هوش مصنوعی را تعیین میکند؟ در حالی که در بسیاری از موارد به تأمینکنندهی محلی خدمات شهری، امتیاز انحصاریِ عرضهی این خدمات داده میشود، از سوی دیگر، چنین امتیازی به شرکت آمازون اعطا نشدهاست. آمازون جایگاه قدرتمندی در بازار دارد، اما میدانیم که رقبایی در آن بیرون وجود دارند که در صورت تمایل میتوانیم به سراغشان برویم. تفاوت بین تأمینکنندگان ممتاز و آمازون این است که آمازون تحت تأثیر رقابت بازار قرار دارد. بنابراین، آنها باید به مشتریان گوش دهند و به افزایش قیمتها، لجستیک انبار و بهبود خدمات مشتری توجه داشته باشند.
تاثیر منفی قوانین اتحادیه اروپا بر فضای مجازی و آزادی اینترنت
چنانچه محصولات و خدمات هوش مصنوعی به صورت غیرمتمرکز باقی بمانند، به بازار این امکان را میدهد تا قیمت و هزینه استفاده از خدمات هوش مصنوعی را به طور خودکار تنظیم کند، بر خلاف وضعیتی که خدمات هوش مصنوعی تحت کنترل یک شرکت یا گروهی منتخب از نخبگان، مشابه با شرکتهای هواپیمایی، درآید. هنگامی که مصرفکنندگان و کارآفرینان شاهد افزایش هزینههای پلتفرمهای مبتنی بر هوش مصنوعی باشند، انگیزه استفاده از آن فناوری کاهش مییابد، اما از سوی دیگر، این امر همچنین به تازهواردانِ بازار فرصت میدهد تا وارد عرصه شوند و محصولی بهتر را با قیمتی اندکی پایینتر ارائه دهند. چشمپوشی بر این تحرکات بازار، به طور کلی، نیت حاکم بر سوسیالیسم است.
علاوه بر این، در نهایت انحصار تعداد معدودی از ارائهدهندگان خدمات هوش مصنوعی، به کاهش کیفیت خدمات این تعداد معدود منجر میشود (نمونههای فراوانی از این افت کیفیت و افزایش قیمت وجود دارد، هنگامی که امتیاز انحصاری به یک ارائهدهنده اعطا میشود). با این حال، انحصار طبیعی ممکناست از ارزش معقولی برخوردار باشد. فناوری در هر قالبی، زمانی که در یک بازار آزاد فعالیت میکند، باید سازوکاری باشد که به افراد علاقهمند به ورود به یک صنعت، این امکان را بدهد تا با مهارتها و سرمایهگذاری خود وارد عرصه رقابت شوند – حتی اگر تلاشهایشان برای رقابت، سودآور نباشد، حداقل توانستهاند وارد این جدال شوند.
موری روتبارد (Murray Rothbard)، سوءتفاهمی را که اغلب درباره انحصار و قیمت وجود دارد، به این شکل توضیح میدهد:
کنترل مستقیمی روی قیمت وجود ندارد، زیرا قیمت پدیدهای دوجانبه است. از سوی دیگر، هر فردی کنترل کاملی بر اقدامات خود و در نتیجه بر قیمتی که قصد دارد برای کالای خاصی تعیین کند، دارد. هر کسی میتواند هر قیمتی را که میخواهد برای هر مقدار کالایی که میفروشد تعیین کند؛ مسئله این است که آیا با آن قیمت خریداری پیدا میشود یا خیر.
موری روتبارد (Murray Rothbard)
در یک بازار آزاد، امتیاز انحصاری به کسی اعطا نمیشود – موقعیت ممتاز بازار با ارائه بهترین کیفیت و قیمتی که مشتریان حاضر به خرید آن هستند، به دست میآید. از طرف دیگر، انتخاب اجباری یا محدود، شکلی از سوسیالیسم یا حداقل مداخلهگرایی است. در حال حاضر، به نظر میرسد بازارهای سرمایه در حال تصمیمگیری برای سرمایهگذاری هستند، که این امر با افزایش تعداد شرکتهایی که محصولات و خدمات بیشتری تولید میکنند تا کسبوکارها بتوانند تقاضای عمومی را برآورده سازند، مشهود است. با این حال، اگر کل سرمایه برای سرمایهگذاری در هوش مصنوعی به یک نهاد سرازیر شود، از نظر محاسبات اقتصادی، فاجعهای به بار خواهد آمد.
آیا هوش مصنوعی واقعاً شغل ما را خواهد دزدید؟
تجربههای واقعی از عدم کارایی سوسیالیسم
با توجه به پیشرفتهای فناورانهی هوش مصنوعی در سالهای اخیر، که منجر به افزایش تعداد شرکتها، به خصوص پیشرفتهایی در هوش مصنوعی برای هر دو گروه کارآفرینان و مصرفکنندگان شدهاست، به نظر میرسد ایده سوسیالیسم با اصول آن همخوانی ندارد. چشمانداز سوسیالیستی از جهان بسیار جذاب است، اما واقعیت چیز دیگری به ما میگوید. فرضیهی اصلی این است که کسی باید تولید کند، کسی باید مصرف کند و محاسبهی قیمت برای وجود هر دو ضروری است. با بررسی بازار در دنیای آرمانی سوسیالیستی، این فرضیه تمایل به فروپاشی دارد.
در بسیاری از موارد، تولیدکننده و مصرفکننده در زمانهای مختلف، افراد یکسانی هستند. فرایند تولید به زمان نیاز دارد و تولیدکنندگان با آگاهی از قیمتها، میتوانند در هر زمان مشخص، مقدار کالای مورد نیاز برای تولید را تعیین کنند. حتی اگر بتوان تولید کالاهای لوکس، خانهها و وسایل نقلیه را به صورت سوسیالیستی اداره کرد، چگونه میتوان سرمایه مورد نیاز برای ساخت این اقلام را تولید کرد؟ هوش مصنوعی حتی با وجود تمام ورودیهای مورد نیاز، نمیتواند محاسبات اقتصادی لازم برای کارآمدی یک اقتصاد سوسیالیستی را انجام دهد.
جمعبندی: چرا سوسیالیسم نمیتواند در اقتصاد هوش مصنوعی موفق باشد
در نهایت، با توجه به شواهد ارائه شده، واضح است که سوسیالیسم حتی در اقتصادی که توسط هوش مصنوعی هدایت میشود، نمیتواند به کارایی مطلوب دست یابد. هوش مصنوعی با تمام تواناییهایش نمیتواند محدودیتهای ذاتی سوسیالیسم را رفع کند و کارآفرینی و بازار آزاد همچنان بهترین راه برای بهرهبرداری از این فناوری پیشرفته هستند. این مقاله تلاش کردهاست تا با ارائه تحلیلهای دقیق و مستند، شما را با واقعیتهای اقتصادی هوش مصنوعی و ناکارآمدی سوسیالیسم آشنا کند. امیدواریم که این بررسی جامع به شما در درک بهتر این موضوع پیچیده کمک کرده باشد و دیدگاه روشنی از آینده اقتصادی با محوریت هوش مصنوعی ارائه دهد.