کتاب خوانیمعرفی کتاب

اوریانا فالاچی، تاثیرگذارترین و جنجالی ترین روزنامه نگار زن ایتالیایی

کودکی و جوانی نویسنده اوریانا فالاچی

اوریانا فالاچی روزنامه‌نگار، نویسنده و مصاحبه‌گر سیاسی برجسته ایتالیایی در 29 ژوئن 1929 در فلورانس به دنیا آمد. او بزرگترین خواهر از چهار خواهر بود.
دوران کودکی اوریانا فالاچی در ایتالیای فاشیست موسولینی سپری شد.
پدرش، ادواردو فالاچی، یک آجرکار بود و به هیچ وجه با اندیشه‌های دولت ایتالیا در آن سال‌ها موافق نبود.
در زمان اشغال فلورانس توسط آلمانی ها، ادواردو فالاچی اسیر و شکنجه شد.
اوریانای نوجوان در طول جنگ جهانی دوم یک پارتیزان (جنگجوی غیر نظامی) بود.
اوریانا فالاچی در زادگاهش به جنبش مقاومت زیرزمینی «عدالت و آزادی» پیوست.
او حمل و نقل مهمات را از قسمتی از آرنو به قسمت دیگر انجام می داد.
اوریانا دوره راهنمایی را در دبیرستان کلاسیک گالیله تحصیل کرد. برای ورود به دانشکده پزشکی بورسیه دریافت کرد.

شغل او به عنوان نویسنده مدیون عمویش برونو بود

عمویش برونو فالاچی به او گفت که تحصیل در رشته پزشکی به او کمک می کند تا نویسنده شود.
اما از آنجایی که نیاز داشت هزینه تحصیل در دانشگاه را بپردازد، خود را وقف نوشتن گزارش های کوتاه برای روزنامه ای در فلورانس کرد.
اندکی بعد، به تشویق عمویش برونو، که روزنامه‌نگار و سردبیر برخی از هفته‌نامه‌ها بود، تحصیلات پزشکی را رها کرد و برای «متینو دل ایتالیا سانترال»، روزنامه‌ای با الهام از مسیحیت، کار کرد.
آنها موضوعات مختلفی را به او سفارش دادند: رویدادها، وقایع قضایی و آداب و رسوم.
او از روزنامه اخراج شد زیرا از نوشتن مقاله به نفع پالمیرو تولیاتی (دبیر کل حزب کمونیست ایتالیا) به دستور مدیر خودداری کرد.
از آنجایی که عمو برونو مدیر هفته نامه میلان بود، اوریانای جوان به آنجا رفت.

اوریانا فالاچی زمانی که مصاحبه های افسانه ای خود را با افراد مشهور انجام می داد.

شروع کار اوریانا به عنوان خبرنگار و روزنامه نگار

در سال 1951، در سن 22 سالگی، شروع به نوشتن مقاله برای “L’Europeo” کرد.
اوریانا فالاچی به موضوعات مد، اخبار و رویدادهای جامعه می پرداخت.
این آغاز حرفه ای باشکوه او به عنوان روزنامه نگار بود.
در سال 1956 برای اولین بار به نیویورک سفر کرد تا در مورد افراد مشهور و مسائل اجتماعی بنویسد.
این تجربیات الهام بخش اولین کتاب او شد: ” هفت گناه مرگبار هالیوود “.
پیشگفتار این کتاب توسط اورسن ولز نوشته شده است که پیش از این به خاطر برنامه رادیویی خود “جنگ دنیاها” مشهور بود.

آثار اوریانا فالاچی در دهه 1960

اوریانا در دهه 1960 ساکن خانه ای در شهر نیویورک شد.
او در سال 1961 گزارشی در مورد وضعیت زنان در شرق تهیه کرد.
عقاید و نظرات او در این زمینه در کتابی منعکس شد که اولین موفقیت بزرگ او در انتشارات بود: “جنس ضعیف – سفر به دور زنان”.
با تشویق انتشارات، در سال 1962 رمان تخیلی « پنه لوپه در جنگ » را منتشر کرد.
او در این رمان زندگی یک دختر ایتالیایی را روایت می کند که برای کار به نیویورک می رود. دختر در آنجا با افرادی از گذشته خود ملاقات می کند.
مسابقه فضایی مسئله بزرگ در ایالات متحده و در جهان بود.
اوریانا موفق شد با کسی که مسئولیت تکنسین ها را بر عهده داشت مصاحبه کند. (فضانوردان ناسا، ورنر فون براون، معمار موشک‌های V1 و V2 آلمان نازی، که بریتانیایی‌ها را در طول جنگ جهانی دوم به وحشت انداخته بودند.)
اوریانا کتاب ” اگر خورشید بمیرد ” را به پدرش تقدیم کرد که در سال 1965 منتشر شد. این کتاب بر اساس آنچه اورینا فالاچی در این گزارش ها از ورنر فون براون آموخته بود نوشته شده است.
صمیمیت و حرفه ای بودن او باعث جلب محبت کسانی شد که او را در طول بازدیدهایش از ناسا می شناختند.
او اطلاعات زیادی در مورد آپولو 11، اولین فضاپیمایی که روی ماه فرود آمد، جمع آوری کرد.
در سال 1970، او کتاب خود را با نام ” آن روز روی ماه ” منتشر کرد، جایی که بسیاری از تجربیات خود را از آن روزهای اسطوره ای جمع آوری کرد.

خدمه ای که در آپولو دوازدهم به ماه رسیدند.

قرار بود آپولو 12 دومین فضاپیمای آمریکایی باشد که در زمین ماه فرود آمد.
یک روز قبل از پرواز، چارلز کنراد به دیدن اوریانا رفت تا از او در مورد عبارتی که هنگام پا گذاشتن روی ماه تلفظ می کند، راهنمایی بخواهد.
نیل آرمسترانگ، اولین فضانوردی که روی ماه قدم گذاشت، گفته بود: ” این یک قدم کوچک برای یک انسان است، اما یک جهش بزرگ برای بشریت .”
با توجه به قد کوتاه کنراد، اوریانا توصیه کرد که او بگوید: « برای نیل این یک قدم کوچک است. برای من این یک قدم بسیار بزرگ بوده است.» فرمانده کنراد زمانی که از آپولو 12 پیاده شد و روی ماه قدم گذاشت دقیقاً همین عبارت را گفت.
چارلز کنراد با خود به ماه، عکسی از مادرش و عکس دیگری از اوریانا گرفته بود. 
دو سال قبل از آن، در سال 1967، روزنامه L’Europeo، او را به عنوان خبرنگار جنگ به ویتنام منصوب کرد.
اوریانا فالاچی در طول هفت سال دوازده بار به آن کشور رفت.
فالاچی با سختی و رنج فجایع و جنایات و همچنین قهرمانی و سخاوتی را که در آن درگیری ها شاهد بود، را ثبت کرد.
اوریانا آن را جنون خونین خواند و جنگ را با انتقاد تند هم از ویت کنگ ها و کمونیست ها و هم از آمریکایی ها و ویتنامی های جنوبی توصیف کرد.
فالاچی تجربیات یکساله خود را در این جنگ که در آن زندگی کرد به صورت اول شخص در کتاب « هیچ و چنان باشد » که در سال 1969 منتشر شد، به تصویر کشید.
در اواسط سال 1968، او به طور موقت جبهه ویتنام را ترک کرد و به ایالات متحده بازگشت تا مرگ مارتین لوتر کینگ و رابرت کندی را پوشش دهد.
2 اکتبر 1968، در آستانه بازی های المپیک 1968 مکزیک، تظاهرات اعتراضی دانشجویان مکزیکی علیه اشغال نظامی در محوطه دانشگاه برگزار شد.
در جریان سرکوب وحشیانه، معروف به “قتل عام Tlatelolco”، ده ها جوان کشته شدند.
اوریانا بر اثر انفجار مسلسل مجروح شد. با تصور اینکه او مرده است، او را به سردخانه بیمارستان منتقل کردند، جایی که یک کشیش متوجه شد که او زنده است.

او همچنین به عنوان خبرنگار جنگ، درگیری‌های هند و پاکستان، درگیری‌های آمریکای جنوبی و خاورمیانه را دنبال می‌کرد.

ازدواج اوریانا فالاچی (او در یونان عاشق شد)

در سال 1973، اوریانا به یونان سفر کرده بود تا اطلاعات مربوط به مخالفت یونانی ها با دیکتاتوری کلنل ها را پوشش دهد.
او در 21 اوت 1973 با الکساندروس پاناگولیس، یکی از رهبران مخالف، که برای مدت طولانی تحت تعقیب، شکنجه و زندان بود، ملاقات کرد.
آنها روزی که الکساندروس از زندان بیرون آمد، همدیگر را ملاقات کردند.
هر دو همدیگر را دوست داشتند و از آن روز به بعد زوج خوشبختی را تشکیل دادند.
در سال 1975، فالاچی و پاناگولیس در تحقیقات در مورد مرگ پیر پائولو پازولینی، یک دوست مشترک، با یکدیگر همکاری کردند.
اوریانا اولین روزنامه نگاری بود که انگیزه سیاسی قتل شاعر را محکوم کرد.
در 1 آگوست 1976، الکساندروس پاناگولیس در یک تصادف رانندگی مرموز جان خود را از دست داد.
اوریانا فالاچی همیشه فکر می کرد که مرگ پاناگولیس قتلی بود که به دستور سیاستمدارانی بود که با حکومت نظامی کار کرده بودند.
مرگ معشوق الکساندروس زندگی این نویسنده را عمیقاً متحول کرد.
کتاب “نامه به کودکی که هرگز زاده نشد” برای فرزند اوریانا فالاچی از الکساندروس بود که قبل از به دنیا آمدن از دست داد.
او درد شدید و احساسات عمیق خود را در کتابی که در همان سال قتل الکساندروس منتشر کرد و آن را به پسری که انتظارش را داشت تقدیم کرد:” نامه ای به کودکی که هرگز به دنیا نیامد .”
این کتاب با فروش چهار و نیم میلیون نسخه در سراسر جهان موفقیت زیادی در انتشار داشت.
علاوه بر این، فالاچی در رمان خود به نام ” مردی ” که در سال 1979 منتشر شد، زندگی پاناگولیس را توصیف کرد .

مصاحبه های معروف اوریانا فالاچی

فعالیت او به عنوان گزارشگر جنگ، مصاحبه با شخصیت های مهم سیاسی و سینمایی را به دنبال داشت. مجموعه مصاحبه‌های مفصل و مشهور او با رهبران سرشناسی همچون محمدرضا پهلوی (شاه)، یاسر عرفات، ذوالفقار علی بوتو، روح‌الله خمینی، ایندیرا گاندی، گلدا مایر، ملک حسین، معمر قذافی، جرج حبش، و هنری کیسینجر بود.

اوریانا فالاچی تحلیل هایی از رویدادهای اصلی جهان و مرتبط ترین مسائل معاصر منتشر کرد.
درک شدید روانشناختی او و آماده سازی مستند جامع قبل از مصاحبه ها، به او شهرت بیش از حد شایسته به عنوان یک نویسنده خوب داد.
برخی از این مصاحبه ها در کتاب « مصاحبه با تاریخ » منتشر شده در سال 1974 گردآوری شده است.
رئيس كالج كلمبيا در شيكاگو به او مدرك افتخاري ادبيات اعطا كرد. در مراسم تحویل در مورد او گفت که اوریانا ” یکی از پرخواننده ترین و محبوب ترین نویسندگان جهان است .”
سبک او همیشه بسیار شخصی و تحریک آمیز بود.
او از این فرضیه شروع کرد که در مورد مصاحبه ها، چیزی که مهم است پرسش ها نیستند، بلکه پاسخ ها هستند.
او گفت: “اگر فردی با استعداد باشد، می توان پیش پا افتاده ترین سوال دنیا را از او پرسید: او همیشه درخشان و عمیق پاسخ خواهد داد.”
اگر آدمی متوسط ​​باشد، حتی اگر باهوش ترین سوال دنیا از او بپرسند، همیشه متوسط ​​جواب می دهد.»

خبرنگار اوریانا فالاچی در جنگ لبنان

در سال 1983، وزیر دفاع، جیووانی اسپادولینی، به اوریانا فالاچی اجازه داد تا به گروه نیروهای ایتالیایی اعزام شده به بیروت، تحت فرماندهی سازمان ملل متحد بپیوندد.
لبنان کشوری بود که در جنگی بی رحمانه و بیهوده غرق شده بود. سازمان ملل تصمیم گرفته بود برای برقراری صلح برای مردم لبنان مداخله کند.
در سال 1990، اوریانا با الهام از تجربیات سخت سربازان ایتالیایی، رمان حماسی «انشاالله» را منتشر کرد که به وضوح وضعیت وحشتناک یک کشور در حال جنگ را بازسازی می کند. این رمان وقایع رنج، مرگ و ویرانی است.
این اثر که با مهارت و استادی نوشته شده است، یک عمل عاشقانه به مردان و زنان، پیرمردها و کودکانی است که در خیابان های بیروت به قتل رسیده اند.

آخرین سالهای زندگی اوریانا فالاچی

در سال 1991، او به عنوان فرستاده ویژه در جنگ خلیج فارس خدمت کرد. این آخرین باری بود که او به عنوان گزارشگر جنگ کار می کرد.
بعداً به نیویورک بازگشت و در یک خانه دو طبقه در منطقه شرق منهتن زندگی کرد.
در آنجا او شروع به نوشتن رمانی کرد که یک دهه زمان برد.
سال 2001، او متوجه شد که سرطان ریه دارد که بعدها آن را “بیگانه” نامید.
این رمان پس از مرگ اوریانا در 30 جولای 2008 منتشر شد.
این کتاب آخرین کتاب اوریانا فالاچی بود با عنوان ” کلاهی پر از گیلاس “.در این رمان سرگذشت خانواده ای ایتالیایی را در طول یک قرن، از سال 1773 تا 1889 دنبال کرده است.
در مورد اعتقادات مذهبی خود، او خود را “بی دین” اعلام کرد.
او در کتاب خود “نیروی عقل” علناً تحسین خود را برای پاپ بندیکت شانزدهم نشان داد.
پاپ او را در 27 اوت 2005 در کاستل گاندولفو در یک تماشاچی خصوصی پذیرفت.
در آن سال، 2005، او از وضعیت بد سلامتی خود در نتیجه سرطانی که به آن مبتلا شده بود آگاه بود.
اوریانا فالاچی در 15 سپتامبر 2006 در سن 77 سالگی در فلورانس درگذشت.
در سال 2015، کریستینا دی استفانو (سرمقاله Aguilar، 2015)، اولین بیوگرافی مجاز روزنامه نگار و نویسنده مشهور ایتالیایی را منتشر کرد.
یک سال بعد، در سال 2016، برادرزاده و وارث او، ادواردو پراتزی، مجموعه ای از 120 نامه را منتشر کرد.
او آنها را در کتاب ” ترس گناه است” گردآوری کرده است .

معرفی کتاب های اوریانا فالاچی

  1. هفت گناه هالیوود (I sette peccati di Hollywood)، لُنگانِسی (میلان)، ۱۹۵۸
  2. جنس ضعیف (Il sesso inutile, viaggio intorno alla donna)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۱
  3. پنه لوپه به جنگ می رود (Penelope alla guerra)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۲
  4. نفرت‌ انگیز (Gli antipatici)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۳
  5. اگر خورشید بمیرد (Se il Sole muore)، دربارهٔ برنامه فضایی آمریکا، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۶
  6. زندگی، جنگ و دیگر هیچ (Niente, e cosí sia)، گزارشی از جنگ ویتنام بر اساس تجارب شخصی، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۹
  7. آن روز در ماه (Quel giorno sulla Luna)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۷۰
  8. نامه به کودکی که هرگز زاده نشد (Lettera a un bambino mai nato)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۷۵
  9. مصاحبه با تاریخ سازان (Intervista con la storia)، مجموعه‌ای از مصاحبه با شخصیت‌های سیاسی جهان، ریتزولی (میلان)، ۱۹۷۶
  10. یک مرد (Un uomo)، داستان الکساندروس پاناگولیس، انقلابی یونانی، ریتزولی (میلان)، ۱۹۷۹
  11. انشالله (Insciallah)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۹۰
  12. کتاب خشم و غرور اوریانا فالاچی، ۲۰۰۱
  13. گفت و گو های اوریانا فالاچی
امتیاز دهید!
27 / 4.7

‫3 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا