فلسفه تکنولوژیهوش مصنوعی

انقلاب فناوری | از ترس اتوماسیون تا بهره‌وری بی‌سابقه

پیشرفت‌های فناورانه هرگز تا این اندازه پرشتاب و دگرگون‌کننده نبوده‌اند. هوش مصنوعی مولد و رباتیک، که روزگاری صرفاً در داستان‌های علمی-تخیلی مطرح بودند، اکنون به بخش جدایی‌ناپذیری از اقتصاد جهانی بدل شده‌اند. اما این تغییرات بنیادین، پرسش‌های مهمی را برمی‌انگیزند: آیا اتوماسیون گسترده به معنای حذف مشاغل انسانی و افزایش نابرابری خواهد بود، یا آنکه دریچه‌ای به سوی فرصت‌های نوین و افزایش بهره‌وری می‌گشاید؟

در میانه این تحولات، برخی از تحلیل‌ها از آینده‌ای همراه با بیکاری گسترده و فرسایش طبقه کارگر حکایت دارند، در حالی که مطالعات جدید تصویری پیچیده‌تر و امیدوارکننده‌تر ارائه می‌دهند. هوش مصنوعی و ربات‌ها، به جای جایگزینی کامل نیروی انسانی، می‌توانند مکمل توانایی‌های بشر باشند، کارایی را افزایش دهند و حتی صنایع و مشاغل تازه‌ای خلق کنند. این مقاله، با تکیه بر داده‌های مستند و تحقیقات معتبر، به بررسی واقعیت‌های این انقلاب تکنولوژیک پرداخته و چشم‌انداز روشنی از تأثیر آن بر آینده اشتغال و اقتصاد ارائه می‌دهد. با هامیا ژورنال همراه باشید.

انقلاب فناوری، که با پیشرفت‌های چشمگیر در زمینه‌های رباتیک و هوش مصنوعی مولد (GAI) به عنوان نیروی محرکه اصلی شناخته می‌شود، در آستانه دگرگونی اساسی صنایع، بازتعریف نقش‌های شغلی و ایجاد چالش‌های بنیادین برای بازارهای کار سنتی قرار دارد. اگرچه پتانسیل تحول‌آفرین این نوآوری‌ها، نگرانی‌هایی را پیرامون احتمال جابجایی گسترده نیروی کار انسانی برانگیخته است، لیکن شواهد موجود، تصویری دقیق‌تر و ظریف‌تر از واقعیت را ترسیم می‌نمایند. این فناوری‌ها نه تنها می‌توانند به عنوان مکمل توانایی‌های نیروی کار انسانی عمل کنند، بلکه قادر به ایجاد فرصت‌های شغلی نوین و ارتقای سطح بهره‌وری در مقیاس وسیع نیز می‌باشند. مقاله حاضر، با بهره‌گیری از یافته‌های ارزشمند تحقیقات اخیر، به بررسی ابعاد گوناگون تأثیرات رباتیک و هوش مصنوعی مولد بر بازار کار پرداخته و بر مزایای بالقوه آن‌ها تأکید می‌نماید.

ظهور و گسترش فناوری‌های رباتیک و هوش مصنوعی، به طور قابل توجهی به دامن زدن به نگرانی‌ها و هراس از احتمال فزونی و بیکاری گسترده نیروی کار انجامیده است. اتوماسیون، با قابلیت‌های منحصربه‌فرد خود، در انجام وظایفی که پیش از این منحصراً توسط انسان صورت می‌پذیرفت، از فرآیندهای تولید تکراری و یکنواخت گرفته تا تحلیل‌های پیچیده و پیشرفته داده‌ها، از برتری چشمگیری برخوردار است. با این وجود، پژوهش‌های معاصر، دیدگاه قاطع مبنی بر نابودی وسیع فرصت‌های شغلی توسط فناوری را به چالش می‌کشند. به عنوان نمونه، در مطالعه‌ای با عنوان “آیا ربات‌ها واقعاً مشاغل را نابود می‌کنند؟ شواهدی از اروپا” که توسط دیوید کلنرت (David Klenert) و همکاران در سال 2023 انجام شده است، نویسندگان به ارائه تحلیلی جامع از تعامل پیچیده بین اتوماسیون و سطح اشتغال در اقتصادهای اروپایی می‌پردازند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد صنایعی که نرخ پذیرش بالاتری از ربات‌ها داشته‌اند، آمار اشتغال بهتری را تجربه کرده‌اند و علاوه بر این، استفاده از ربات‌ها منجر به کاهش سهم کارکنان با مهارت‌های پایین نیز نشده است. افزون بر این، مطالعه مذکور آشکار می‌سازد که استقرار ربات‌های صنعتی با افزایش قابل توجه در سطح بهره‌وری مرتبط بوده است، که به نوبه خود، موجب تحریک رشد اقتصادی و ایجاد صنایع نوظهور می‌گردد. این صنایع جدید، فرصت‌های شغلی متعددی را ایجاد می‌کنند که اغلب، خسارات ناشی از اتوماسیون در سایر بخش‌ها را جبران می‌نمایند.

به نحو مشابه، پژوهش انجام شده با عنوان “ربات‌ها، ابزارها و مشاغل: شواهدی از بازار کار برزیل” توسط اقتصاددانان برجسته، گوستاو دی سوزا (Gustavo De Souza) و هایشی لی (Haishi Li)، به روشنی نشان‌دهنده رابطه پویا و متقابل بین فناوری رباتیک و سطح اشتغال است. اگرچه محققان در این مطالعه مشاهده نموده‌اند که پذیرش و به‌کارگیری ربات‌ها منجر به کاهش فرصت‌های شغلی برای کارگران با مهارت‌های پایین می‌شود، اما در عین حال خاطرنشان کرده‌اند که مشاغل ایجاد شده توسط ابزارهای ارزان‌تر، به طور مؤثری خسارات ناشی از کاهش اشتغال را جبران می‌کنند. تحلیل‌های صورت گرفته توسط این محققان حاکی از آن است که اتوماسیون، هزینه ابزارهای مکمل نیروی کار را به میزان قابل توجهی کاهش داده است؛ به طوری که افزایش یک درصدی در واردات ابزار، منجر به افزایش 0.26 درصدی در اشتغال کارگران با مهارت‌های پایین و افزایش 0.06 درصدی در دستمزد آن‌ها می‌گردد، بدون آنکه تأثیر معناداری بر وضعیت کارگران با مهارت‌های بالا داشته باشد. این یافته‌ها به خوبی نمایانگر آن است که چگونه پذیرش فناوری‌های نوین، از طریق ایجاد فرصت‌های جدید و بهبود سطح دستمزدها، می‌تواند تأثیر مستقیم و مثبتی بر زندگی و معیشت کارگران با مهارت‌های پایین داشته باشد.

افزون بر این، شایان ذکر است که فناوری‌های رباتیک و هوش مصنوعی مولد، صرفاً به منظور جایگزینی نیروی کار انسانی طراحی نشده‌اند، بلکه به عنوان ابزاری قدرتمند در جهت ارتقای توانمندی‌های بشری عمل می‌نمایند. این دیدگاه، به ویژه در حوزه حیاتی مراقبت‌های بهداشتی، از وضوح بالایی برخوردار است، جایی که ادغام هوشمندانه فناوری، پتانسیل ایجاد تحولات بنیادین را داراست. در پژوهشی با عنوان “ربات‌ها و کار در خانه‌های سالمندان” که توسط یونگ سوک لی (Yong Suk Lee)، توشیاکی ایزوکا (Toshiaki Lizuka) و کارن اگلستون (Karen Eggleston) به انجام رسیده است، نویسندگان به بررسی چگونگی تحول مراقبت از سالمندان به واسطه به‌کارگیری ربات‌ها می‌پردازند. ربات‌های طراحی شده برای ارائه مساعدت فیزیکی، نظیر بلند کردن بیماران یا جابجایی لوازم مورد نیاز، به نحو چشمگیری از بار فیزیکی تحمیل شده بر کارکنان می‌کاهند. این امر، امکان تمرکز بیشتر مراقبان بر وظایف با ارزش افزوده بالاتر، از جمله ارائه حمایت عاطفی و مراقبت‌های پزشکی تخصصی را فراهم می‌آورد و در نهایت، منجر به بهبود کیفیت کلی مراقبت ارائه شده به مددجویان می‌گردد.

مطالعه مذکور همچنین بر این نکته تأکید می‌ورزد که ربات‌ها می‌توانند به نحو مؤثری کمبود نیروی کار موجود در محیط‌های مراقبت‌های بهداشتی، به ویژه در مناطقی که با پدیده جمعیتی سالخورده مواجه هستند، را تخفیف دهند. ربات‌ها، نه به عنوان جایگزینی برای پرستاران یا مراقبان، بلکه در نقش مکمل فعالیت‌های آن‌ها ظاهر می‌شوند و به مؤسسات این امکان را می‌بخشند تا با کارایی بیشتری عمل نموده و کارکنان را درگیر نقش‌های پرمعناتر و با استرس کمتری نمایند. این نوع ادغام هوشمندانه، نمونه‌ای بارز از چگونگی همزیستی سازنده اتوماسیون با نیروی کار انسانی در راستای مقابله با چالش‌های مهم اجتماعی به شمار می‌رود.

هوش مصنوعی مولد، به عنوان سیستم‌هایی با قابلیت تولید محتوای متنوعی نظیر متن، تصاویر و کد، نمایانگر افق‌های نوینی در عرصه پیشرفت‌های فناورانه است. پژوهش انجام شده توسط اریک برینجولفسون (Erik Brynjolfsson) و همکاران با عنوان “هوش مصنوعی مولد در محیط کار” به بررسی چگونگی ارتقای سطح بهره‌وری در صنایع مختلف به واسطه این سیستم‌ها می‌پردازد. ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مولد، از قبیل ChatGPT یا DALL-E، فرآیندهای مربوط به تولید محتوا، تعامل با مشتریان و تحلیل داده‌ها را به نحو چشمگیری تسهیل می‌نمایند. این ابزارها، با خودکارسازی جنبه‌های تکراری یا کم‌اهمیت فعالیت‌های خلاقانه، متخصصان را قادر می‌سازند تا تمرکز خود را بر فعالیت‌های با ارزش افزوده بالاتر معطوف نمایند.

به طور میانگین، هوش مصنوعی مولد منجر به افزایش 14 درصدی در سطح بهره‌وری می‌گردد، و این در حالی است که کارکنان با مهارت‌های پایین، شاهد دستاوردهای چشمگیرتری بوده و بهره‌وری آن‌ها تا 34 درصد بهبود می‌یابد. به عنوان مثال، در حوزه بازاریابی و تبلیغات، هوش مصنوعی مولد در تهیه پیش‌نویس‌های اولیه کمپین‌های تبلیغاتی، تحلیل داده‌های مربوط به مصرف‌کنندگان و شخصی‌سازی محتوا در مقیاس وسیع، نقش مؤثری ایفا می‌کند. به نحو مشابه، در زمینه توسعه نرم‌افزار، مولدهای کد مبتنی بر هوش مصنوعی، فرآیند برنامه‌نویسی را تسریع نموده و به توسعه‌دهندگان این امکان را می‌دهند تا اولویت را به حل مسائل پیچیده اختصاص دهند. این افزایش کارآمدی، نه تنها منجر به افزایش خروجی می‌گردد، بلکه نیروی کار انسانی را آزاد می‌سازد تا در تلاش‌های نوآورانه و استراتژیک مشارکت فعال داشته باشد.

تحقیقات برینجولفسون همچنین بر پتانسیل دموکراتیک هوش مصنوعی مولد تأکید می‌نماید. این فناوری، با کاهش موانع ورود به عرصه‌هایی که نیازمند دانش تخصصی یا خلاقیت ویژه هستند، افراد و کسب‌وکارهای کوچک را قادر می‌سازد تا در حوزه‌هایی که به طور سنتی تحت سلطه شرکت‌های بزرگ‌تر قرار داشته‌اند، به رقابت بپردازند. این فرایند دموکراتیزاسیون، موجب تقویت فراگیری اقتصادی و تحریک فعالیت‌های کارآفرینانه می‌گردد.

علی‌رغم مزایای متعدد، پذیرش فناوری‌های رباتیک و هوش مصنوعی، نگرانی‌هایی را پیرامون احتمال تشدید نابرابری در سطوح دستمزدها برانگیخته است. گزارش منتشر شده توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) با عنوان “هوش مصنوعی و نابرابری دستمزدها“، به تفصیل به بررسی این موضوع می‌پردازد. در این مطالعه، نویسندگان استدلال نموده‌اند که اگرچه اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی، پتانسیل افزایش شکاف درآمدی از طریق جابجایی کارگران با دستمزدهای پایین‌تر را داراست، لیکن اتخاذ سیاست‌های هدفمند و ابتکارات ارتقاء مهارت می‌تواند به نحو مؤثری از این اثرات بکاهد. با این حال، پس از انجام آزمایش‌های دقیق بر روی این فرضیه، نویسندگان دریافتند که قرار گرفتن در معرض هوش مصنوعی، لزوماً منجر به افزایش نابرابری دستمزد در مشاغل نمی‌گردد. در مقابل، پذیرش هوش مصنوعی، بهره‌وری کارگران را افزایش داده و از طریق ارتقای سطح خروجی در تمامی سطوح مهارتی، به کاهش اختلافات دستمزدی کمک نموده است. این یافته‌ها، نقش محوری فناوری در ارتقای کارایی را بدون حمایت نامتناسب از گروه‌های کارگری خاص، برجسته می‌سازد.

یکی از امیدوارکننده‌ترین جنبه‌های فناوری‌های رباتیک و هوش مصنوعی، پتانسیل آن‌ها در ایجاد صنایع و دسته‌بندی‌های شغلی کاملاً نوین است. همان‌گونه که در مطالعات انجام شده در زمینه‌های اروپایی و برزیلی مشاهده گردید، پذیرش فناوری، تقاضا برای نقش‌های شغلی مرتبط با تولید، نگهداری و برنامه‌نویسی ربات‌ها را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. علاوه بر این، ادغام هوش مصنوعی مولد، موجب رشد و توسعه در حوزه‌هایی نظیر اخلاق هوش مصنوعی، حفظ حریم خصوصی داده‌ها و ممیزی الگوریتم‌ها می‌گردد.

این فناوری‌های نوظهور، همچنین نوآوری‌های بین‌رشته‌ای را تقویت می‌نمایند. به عنوان مثال، پیشرفت‌های حاصل شده در رباتیک مجهز به هوش مصنوعی، توسعه‌های چشمگیری را در زمینه‌هایی از قبیل بیوتکنولوژی، انرژی‌های تجدیدپذیر و اکتشافات فضایی کاتالیزه کرده است. این بخش‌ها، نه تنها نیازمند تخصص‌های فنی پیشرفته هستند، بلکه از مهارت‌های علوم اجتماعی، طراحی و علوم انسانی نیز بهره می‌برند و بدین ترتیب، فرصت‌های شغلی متنوعی را ایجاد می‌نمایند.

انقلاب شگرف در عرصه‌های رباتیک و هوش مصنوعی مولد، توأمان با مخاطرات و فرصت‌های بی‌شماری همراه است. اگرچه این فناوری‌های نوظهور، ممکن است ساختارهای سنتی بازارهای کار را دستخوش اختلال نمایند، لیکن پتانسیل عظیم آن‌ها در جهت ارتقای سطح بهره‌وری، ایجاد نقش‌های شغلی نوین و پاسخگویی به نیازهای اساسی جوامع، غیرقابل انکار است. همان‌گونه که از نتایج تحقیقاتی که گستره جغرافیایی اروپا، برزیل و سایر مناطق جهان را در بر می‌گیرد، آشکار است، تأثیر نهایی اتوماسیون، به میزان انطباق‌پذیری جوامع با این تغییرات بنیادین بستگی دارد. با اولویت‌بخشی به امر آموزش، تقویت روحیه نوآوری و تضمین دسترسی همگانی و آسان به این فناوری‌ها، می‌توانیم از قدرت تحول‌آفرین رباتیک و هوش مصنوعی در راستای بنا نهادن آینده‌ای به مراتب مولدتر و مرفه‌تر بهره‌مند گردیم.

سخن پایانی

تحولات فناوری، همواره دو روی یک سکه را به نمایش گذاشته‌اند: از یک سو، نگرانی‌هایی درباره از بین رفتن مشاغل سنتی و افزایش نابرابری‌های اقتصادی، و از سوی دیگر، پتانسیل عظیم برای خلق فرصت‌های جدید، بهبود بهره‌وری و تسریع نوآوری. بررسی شواهد علمی نشان می‌دهد که رباتیک و هوش مصنوعی مولد، نه‌تنها جایگزین انسان نمی‌شوند، بلکه در بسیاری از حوزه‌ها، یاری‌رسان و تسهیل‌گر فرآیندهای انسانی خواهند بود. به‌ویژه در صنایعی مانند مراقبت‌های بهداشتی، تولید محتوا و توسعه نرم‌افزار، این فناوری‌ها زمینه‌ساز رشد اقتصادی و ارتقای کیفیت کار خواهند شد.

جهان در آستانه یک انقلاب فناورانه ایستاده است؛ انقلابی که تأثیر آن بستگی به نحوه مواجهه جوامع با آن دارد. سرمایه‌گذاری در آموزش، بهبود مهارت‌های نیروی کار و تدوین سیاست‌های هوشمندانه، کلید بهره‌برداری حداکثری از این تحولات خواهد بود. پذیرش فناوری‌های نوین، نه با ترس، بلکه با نگاهی آینده‌نگر و فرصت‌محور، می‌تواند به ایجاد اقتصادی پویاتر و فراگیرتر منجر شود. در نهایت، آنچه اهمیت دارد، نه مقابله با تغییر، بلکه انطباق هوشمندانه با آن و استفاده از مزایای بی‌سابقه‌ای است که انقلاب فناوری در اختیار بشر قرار می‌دهد.

سوالات متداول

۱. آیا اتوماسیون و هوش مصنوعی مشاغل را نابود می‌کنند؟

تحقیقات نشان می‌دهد که فناوری‌های نوین، به جای جایگزینی کامل نیروی انسانی، با ارتقای توانمندی‌ها و ایجاد فرصت‌های شغلی جدید، نقش مکمل و تسهیل‌کننده‌ای در بازار کار ایفا می‌کنند.

۲. رباتیک و هوش مصنوعی چگونه بهره‌وری اقتصادی را افزایش می‌دهند؟

اتوماسیون فرآیندهای تکراری و بهبود کارایی فعالیت‌های پیچیده، منجر به رشد بهره‌وری و توسعه صنایع نوظهور می‌شود؛ این امر زمینه‌ساز رشد اقتصادی و افزایش کیفیت کار در بخش‌های مختلف است.

۳. آیا استفاده از فناوری‌های نوین موجب افزایش نابرابری دستمزدها می‌شود؟

با وجود نگرانی‌های موجود، مطالعات اخیر نشان می‌دهد که بهبود بهره‌وری و کاهش هزینه‌های مکمل نیروی کار می‌تواند در بلندمدت به کاهش اختلاف‌های دستمزدی و بهبود وضعیت کارگران کمک کند.

۴. چه راهکارهایی برای همزیستی سازنده بین فناوری و نیروی انسانی پیشنهاد می‌شود؟

سرمایه‌گذاری در آموزش و تقویت مهارت‌های جدید، تدوین سیاست‌های هوشمندانه و ارتقای سطح دانش نیروی کار از جمله اقداماتی است که می‌تواند همزیستی موفق فناوری و نیروی انسانی را تضمین کند.

۵. هوش مصنوعی مولد چه تأثیری در صنایع خلاق دارد؟

این فناوری با تسهیل تولید محتوا و خودکارسازی بخش‌های خلاقانه، به افراد و کسب‌وکارهای کوچک امکان رقابت در برابر شرکت‌های بزرگ را می‌دهد و زمینه نوآوری و رشد در صنایع خلاق را تقویت می‌کند.

امتیاز دهید!
1 / 5

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا