توکنهای دیجیتال مبتنی بر بلاک چین پتانسیل متحول ساختن حوزههای متنوعی از جمله بازار هنر را دارا هستند. این فناوری نوین علاوه بر ایجاد راهکارهای نوآورانه برای کاهش شکار غیرقانونی حیوانات، امکان ارائه تجربهای جدید و جذاب برای علاقهمندان به ورزشهایی نظیر NBA را فراهم میآورد تا از طریق نمایش کلکسیونهای دیجیتال خود، تعامل بیشتری با این حوزه برقرار کنند.
تصور جایگزینی اندامهای باارزش حیوانات در معرض انقراض، مانند شاخ کرگدن، با توکنهای دیجیتال، میتواند راهکاری نوآورانه برای مقابله با شکار غیرقانونی ارائه دهد. درک لوویتون (Derek Lewitton)، مدیر پناهگاه حیات وحش بلک راک رینو در لیمپوپو، آفریقای جنوبی، با حمایت از قانونیسازی تجارت بینالمللی شاخ کرگدن و برداشت کنترلشده آن، به دنبال کاهش تقاضا برای شکار و در نتیجه حفظ این گونه ارزشمند است. این رویکرد مبتنی بر این اصل است که افزایش عرضه و کاهش قیمت شاخ کرگدن، جذابیت اقتصادی شکار غیرقانونی را کاهش داده و در نهایت به نجات این حیوان منجر خواهد شد.
تلاشهای متعدد برای سرکوب شکار غیرقانونی کرگدن بهندرت منجر به کاهش تقاضا برای شاخ این حیوان شدهاست؛ بلکه اغلب شکارچیان را به فعالیتهای پنهانی سوق دادهاست. در همین راستا، پناهگاه لوویتون به دنبال راهکارهای نوآورانهای برای مقابله با این معضل است. یکی از این راهکارها، بهرهگیری از فناوری توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) است. در ابتدای ماه جاری، نخستین NFT شاخ کرگدن که همراه با یک شاخ واقعی و ایمنشده عرضه شده بود، در بازار Momint به حراج گذاشته شد و با استقبال قابل توجهی روبرو شد. هدف از این ابتکار، ارائه جایگزینی قانونی و دیجیتال برای تروفیهای حیوانی است که معمولاً از طریق شکار غیرقانونی به دست میآیند. بدین ترتیب، کلکسیونرهایی که علاقهمند به نمایش و حفظ ارزش این نمادها هستند، میتوانند بدون حمایت از شکار غیرقانونی، به مجموعه خود بیافزایند.
کاهش شکار غیرقانونی تنها یکی از کاربردهای متعدد توکنهای غیرقابل تعویض است که به دلیل ثبت اطلاعات تراکنشها بر روی بلاک چین، اصالت و مالکیت آنها بهصورت شفاف قابل تأیید است. این فناوری نوین در حوزههای مختلفی از جمله ورزش نیز کاربرد یافتهاست. بهعنوان مثال، پیشنهاد فروش NFTهای NBA به هواداران، امکان مالکیت دیجیتالی بر لحظات ماندگار بازیها را فراهم کرده و با استقبال گستردهای روبرو شدهاست. رشد سریع تعداد کاربران این پلتفرم، نشاندهنده جذابیت بالای NFTها برای کلکسیونرها و علاقهمندان به ورزش است. علاوه بر این، آمار فروش جهانی NFTها در سال 2021 نیز رشد چشمگیری داشته و نشان از پتانسیل بالای این بازار نوظهور دارد.
توکنهای غیرقابل تعویض (NFTها) تحولی قابل توجه در حوزه هنر ایجاد کردهاند. این فناوری به کلکسیونرها امکان میدهد تا اصالت آثار هنری دیجیتال خریداری شده را به طور کامل تأیید کنند و از منحصر به فرد بودن آنها اطمینان حاصل نمایند. به عبارت دیگر، NFTها همانند آثار هنری اصیل و منحصر به فردی مانند نقاشیهای پیکاسو عمل میکنند، در حالی که نسخههای دیجیتال سایر آثار هنری مشابه چاپهای محدودی هستند که در بازارهای عمومی قابل خریداری میباشند. فناوری بلاک چین به عنوان زیربنای NFTها، تضمینکننده اصالت و عدم امکان جعل این آثار است. این ویژگی منحصر به فرد، برای کلکسیونرانی که به اصالت و منحصر به فرد بودن آثار هنری ارزش قائل هستند، از اهمیت بالایی برخوردار بوده و آنها را ترغیب میکند تا مبالغ قابل توجهی را برای خرید NFTها هزینه نمایند.
ورود پرشکوه حراجیهای معتبر مانند ساتبیز (Sotheby’s) و کریستیز (Christie’s) به عرصه NFTها، با برگزاری حراجهای پررونق آثار هنری دیجیتال، نشان از پذیرش گسترده این فناوری در دنیای هنر دارد. با حذف واسطههای سنتی مانند گالریها و حراجیها، NFTها امکان ارتباط مستقیم هنرمندان با مخاطبان و خریداران را فراهم آوردهاند. در این بستر، هنرمندان دیجیتال دیگر نیازی به طی مراحل طولانی و پیچیده برای معرفی آثار خود ندارند و میتوانند به صورت مستقیم و مستقل آثار خود را به فروش برسانند. این امر به ویژه برای هنرمندان نوظهور بسیار مفید است، زیرا آنها میتوانند از طریق قراردادهای هوشمند، حق امتیاز آثار خود را در تمامی معاملات بعدی تضمین کنند. همانطور که دنی فوئنتس (Danny Fuentes)، صاحب گالری، بیان میکند، NFTها به هنرمندان این امکان را میدهند تا کنترل بیشتری بر آثار خود داشته باشند و از طریق این فناوری، اصالت و منحصر به فرد بودن آثار هنری دیجیتال را تضمین کنند.
فناوری NFT امکان اجرای پروژههای هنری تجربی را فراهم آورده که پیش از این تنها در محیطهای نمایشگاهی امکانپذیر بود. بهعنوان مثال، اثر هنری دیجیتال “دو درجه Terra0” که در حراجی ساتبیز به فروش رسید، به گونهای طراحی شدهاست که در صورت افزایش دمای زمین به میزان دو درجه سانتیگراد، بهطور خودکار نابود شود. همچنین، پروژه هنری “The Currency” اثر دامین هیرست (Damien Hirst)، آزمایشی جالب در مورد مفهوم مالکیت هنری در عصر دیجیتال است. در این پروژه، خریداران با انتخاب بین نسخه فیزیکی و دیجیتالی اثر، به نوعی در تعیین سرنوشت اثر هنری مشارکت میکنند. این رویکرد به پژوهشگران و هنرمندان امکان میدهد تا درک عمیقتری از ارزشگذاری و اولویتهای مخاطبان در دنیای هنر دیجیتال کسب کنند.
در خصوص فناوری NFT، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی از منتقدان، این فناوری را صرفاً یک پدیده موقت و پر سر و صدا میدانند و کاربردهای آن را محدود میبینند. آنیل داش (Anil Dash)، از منتقدان برجسته این حوزه، معتقد است که بلاک چین و به تبع آن NFTها، بیشتر به عنوان پناهگاهی برای سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرند و کاربردهای واقعی و فراگیر آنها هنوز به اثبات نرسیدهاست. وی با تشبیه این وضعیت به بازیهای آرکید، بیان میکند که خرید NFT برای برخی افراد شبیه به صرف هزینه بلیتهای بازی برای خرید جوایز بیارزش است.
در بطن خود، توکنهای غیرقابل تعویض (NFTها) ابزاری نوین هستند که به خالقان اجازه میدهد بر میل ذاتی انسان به مالکیت و ارزش انحصاری سرمایهگذاری کنند. این میل، حتی در عصر دیجیتال و با وجود فراوانی نسخههای تقلبی از آثار هنری و کالاهای لوکس، همچنان پابرجا است. به عبارت دیگر، NFTها را میتوان تداومبخش رویکردی تاریخی به کالای وبلن (Veblen goods) دانست که در آن، ارزش یک کالا نه تنها به کارکرد آن، بلکه به نادر بودن و منحصر به فرد بودن آن نیز وابستهاست.
والتر بنیامین، فیلسوف آلمانی، در دهه 1930 به این نکته اشاره کرد که تکثیر آثار هنری، آنها را از هالهای از تقدس و اصالت که در نسخههای اصلی وجود دارد، محروم میکند. با این حال، NFTها، علیرغم ماهیت دیجیتال خود، تلاش میکنند تا این مفهوم از اصالت را احیا کنند. اگرچه تصاویر دیجیتال به راحتی قابل تکثیر هستند، اما NFTها با استفاده از فناوری بلاک چین، به هر اثر هنری هویت منحصر به فردی میبخشند و به این ترتیب، به تقاضای همیشگی انسان برای مالکیت آثار اصیل پاسخ میدهند. این رویکرد، در تقابل با نظریه جان برگر (John Berger) مبنی بر بیارزش شدن هنر در عصر تکثیر دیجیتال قرار دارد و نشان میدهد که علیرغم فراوانی تصاویر دیجیتال، همچنان تقاضایی برای آثار هنری اصیل و منحصر به فرد وجود دارد.